باوجود تداوم نا امنی ها در جریان ۱۵ سال گذشته، افغانستان در راستای تأمین خدمات صحی با کیفیت برای شهروندان این کشور به پیشرفت های قابل ملاحظه دست یافته است، که میتوان بطور نمونه از پیشرفت در قسمت صحت و سلامتی مادران و اطفال یاد کرد. گسترش دامنۀ خدمات صحی به دور دست ترین نقاط این کشور، به خصوص برای دوردست و محروم در نتیجۀ یک مشارکت مبتکرانه دولت با موسسات غیر دولتی فراهم گردیده است.
به منظور درک بهتر تحلیل دست آورد ها در سکتور صحت و پایه گذاری شاخص های عمده به منظور ارزیابی خدمات صحی، ما نشستی را با غلام دستگیرسعید، یکتن از متخصصین ارشد صحت در بانک جهانی و نویسنده گزارش اخیر تحت نام بهبود درعرضه خدمات صحی در افغانستان با وجود مشکلات ناامنی طرح ریزی نموده و یک سلسله پرسش های را قرار شرح ذیل مطرح ساختیم.
س: در مقایسه با سال ۲۰۰۳، وضعیت سکتور صحت در افغانستان را چگونه ارزیابی مینماید؟
ج: اگر به طور فشرده به دست آورد ها در سکتور صحت تمرکز نمایم، به وضوح قابل مشاهده است، که آمار مرگ و میر اطفال و مادران در مقایسه با سال ۲۰۰۳ کاهش قابل ملاحظه را نشان میدهد. برعلاوه، عرضه خدمات صحی برای مادران در جریان حمل و بعد از ولادت واکسناسیون- به طور چشمگیری بهبود یافته است. به همین ترتیب، اگر ما به تعداد مجموعی کلنیک ها و مراکز صحی در سراسر افغانستان توجه کنیم، در سال ۲۰۰۳ ما فقط کمتراز۵۰۰ باب کلنیک و مرکز صحی داشتیم، در حالیکه این رقم هم اکنون به زیادتراز۲۵۰۰ باب کلنیک و مرکز صحی افزایش یافته است.
همچنان، در سال ۲۰۰۳ ما به ارقام و آمار بیشتر دسترسی نداشتیم که مطابق به آن قادر به ارایه تحلیل کامل پیرامون اوضاع صحی افغانستان می بودیم. مگر در حال حاضر در نتیجه سرمایه گذاری ها روی سیستم معلومات صحی و تسهیل زمینه های نظارت از سوی جناح ثالث، ما جزییات کافی را در ارتباط به خدمات صحی، پوشش وهمچنان کیفیت خدمات صحی بدست داریم.
س: گزارش اخیر که شما پیرامون عرضه خدمات صحی در افغانستان تهیه نمودید بیانگر آنست، که علی الرغم نا امنی، پیشرفت های قابل توجه در سکتور صحت رونما گردیده است. چگونه افغانستان به این دست آورد ها دست یافته است؟
ج: قبل از سال ۲۰۰۲ میلادی، بیشترینه خدمات صحی اولیه در قراء و قصبات افغانستان از سوی سازمان های غیر دولتی بین المللی فراهم میگردید، که بیشتر فعالیت ها در این راستا به طور پراگنده، غیر منسجم بدون هماهنگی در میان این نهاد ها ارایه میگردید. بسیاری نیازمندی های صحی مردم تحت پوشش خدمات این سازمان ها قرار نمیگرفت و عده ای از فعالیت ها نیز به طور تضاعف طرح و عملی میگردید. با اینحال، پس از سال ۲۰۰۳ میلادی در عرضه خدمات صحی بهبود قابل ملاحظه ای به عمل آمده است، به خصوص زمانیکه این نهاد ها وسازمان های غیر دولتی فراهم کننده خدمات صحی از سوی حکومت افغانستان قرارداد و مؤظف به عرضه خدمات صحی در تمام ولایات به ويژه به نقاط آسیب پذیر و اهالی روستا ها و مناطق دوردست گردیدند. وزارت صحت عامه چهارچوب نظارتی منظم را ترتیب و مطابق به آن در هماهنگی با سازمان های غیر دولتی فعال در سکتور صحت قادر به ارایه یک بسته کامل از عرضه خدمات صحی اساسی به مردم نیازمند گردید. در اوایل دولت افغانستان ناگزیر بود تا بیشتر با سازمان های غیر دولتی بین المللی وارد مراحل عقد قرارداد به منظور عرضه خدمات صحی در کشور گردد، اما با گذشت زمان این روند تغیرکرد، طوریکه در حال حاضر بیشترین ارایه کنندگان خدمات صحی، سازمان های غیر دولتی افغانی اند.
س: آیا شما میتوانید در خصوص میزان استخدام زنان در سکتور صحت و چگونگی نقش آنان در راستای کامیابی این برنامه معلومات فشرده ارایه نماید؟
ج: عمدتاُ قسمت بزرگ چالش ها و مشکلات صحی در افغانستان مربوط به میزان بلند مرگ و میر مادران و صحت اطفال میگردد. چون مردم در مناطق دوردست در یک جامعه سنتی و محافظه کار زندگی میکنند و این امر طی سالیان متمادی باعث گردیده است، تا زنان بیمار، بویژه در نقاط دور دست و آسیب پذیر افغانستان جهت کسب مشوره های صحی و معالجه امراض به دوکتوران از طبقه مرد، مراجعه ننمایند. به منظور فراهم سازی و دسترسی خدمات صحی نیاز مبرم بود، تا در عرصه های آموزش و انکشاف مهارتهای زنان در مراکز صحی سرمایه گذاری صورت گیرد. روی همین ملحوظ بود، که وزارت صحت عامه با حمایت همکاران بین المللی قادر گردید، تا یک سلسله برنامه های اموزشی قابلگی را که یکی از اساسی ترین نیازمندی های صحی مردم در روستا های کشور پنداشته میشد و بعداً به مثابه عمده ترین دست آورد سکتور صحت یاد گردید، سرمایه گذاری نمایند.
برنامه آموزش قابلگی محلی که زمینه را برای اشتراک دختران و زنان مساعد ساخت و مطابق به آن تعداد قابل توجه کارمندان صحی زن در ولایات مختلف افغانستان قادر به فراگیری مهارتهای به گونه عملی و نظری گردیدند. دانشجویان جوان زن که، از این برنامه های آموزشی فارغ گردیدند، مؤظف گردیدند، تا در مراکز و کلنیک صحی ولایات و روستا های مربوطه شان خدمات صحی قبل از ولادت و بعد از ولادت، مراقبت های نسایی و ولادی و تطبیق واکسین ها را عملاَ تطبیق نمایند. وزارت صحت عامه با حمایت مالی بانک جهانی و سایر تمویل کنندگان انکشافی قادر گردیده است، تا از طریق سازمان های غیردولتی زمینه کسب آموزش های مسلکی را برای بیشتر از ۴۰۰۰ قابله در سراسر کشور فراهم سازد. به این ترتیب گفته میتوانیم، که هم اکنون ظرفیت قابل توجه به منظور ایجاد یک تحول مثبت در راستای عرضه خدمات صحی از طریق مراکز و کلنیک های صحی در سراسر کشور بوجود امده است و این وضعیت بالنوبه باعث آن گردیده است، تا خدمات صحی به گونه بهتر به مردم عرضه شود و میزان رضایت مردم افزایش یابد.
س: لطفا یکی از تجارب موفق تان را از برنامه با ما شریک سازید؟
ج: در پاسخ به این پرسش میخواهم پیرامون یکی از مثال های عملی، که من در بدخشان با آن مواجه شدم، شرح مختصری داشته باشم. در جریان یکی بازدید، که از ساحه کار در یکی از روستا های ولایت بدخشان داشتیم، با چندین تن از دختران که از برنامه قابلگی محلی فارغ شده بودند، روبرو شدم. این دختران که از قریه جات نواحی دور دست این ولایت بودند، حین صحبت با ما خیلی کم جرأت و خجالت زده به نظر میرسیدند. پس از گذشت فقط یکسال، زمانی که ما دوباره ازآن محل بازدید نمودیم، خیلی ها متعجب و در عین حال شادمان گردیدیم زمانیکه مشاهده نمودیم، که همان دختران حال فارغ التحصیل رشته قابلگی گردیده اند و عملاَ در مرکز صحی قریه مشغول عرضه خدمات صحی به بیماران اند. آنان با اعتماد به نفس و با لحن مطمئین در خصوص موارد مسلکی در بخش های مراحل حاملگی، ولادت و میتود های جلوگیری از بارداری حرف میزدند. ما همچنان با روستاییان وارد صحبت شدیم و از لابلای صحبت مان با مردم قریه دریافتیم، که آنان قادر به درک این واقیعت هستند، که (یکتن) از اعضای خانواده و جامعه روستایی شان قادر به آموزش قابلگی گردیده است و برای خانواده های آنان خدمات صحی را ارایه مینمایند. این برنامه آموزشی با مردم روستا های کشور کمک نمود، تا از یکسو آنان اهمیت آموزش و فرصت های تحصیلی برای زنان را قدردانی نمایند و از سوی دیگر باعث توانمندی زنان در جوامع روستایی گردید، چنانچه که امروزه کارکنان صحی زن قادر به عرضه خدمات صحی اساسی برای هم نوعان و دیگر زنان گردیده اند.
س: به نظر شما کدام تجارب عمده پیرامون افغانستان برای سایر کشور ها آموزنده خواهند بود؟
ج: در کل میتوان گفت، که دولت نمیتواند، تمام خدمات را به تنهایی ارایه نماید، که هم خدمات را فراهم سازد، هم از چگونگی ارایه آن نظارت نماید و هم آنرا تمویل مالی نماید. چنانچه که در همچو یک وضعیت نگرانی در خصوص ظرفیت ادارات دولتی یک عامل عمده محسوب میشود و موارد تضاد منافع عامل دیگر بازدارنده پنداشته میشود. یکی از رویکرد های مؤثر به منظور حل این معضل همانا تفکیک لایحه وظایف و مسؤلیت در ابعاد تمویل مالی و ارایه خدمات پنداشته میشود. این یک درس است که با اوضاع جاری اکثریت کشور های بدون در نظر داشت وضعیت انکشافی و یا اوضاع امنیتی و آسیب پذیری آنها وفق دارد. با اینحال، برای آنعده از کشور های که در نتیجه نا امنی ها و خشونت های ناشی از آن آسیب پذیر گردیده اند، تجارب افغانستان یک واقیعت عینی را منعکس میسازند، که علی الرغم نا امنی ها و شکنندگی اوضاع، پیشرفت در بسیاری عرصه ها رونما گردیده میتواند. از جمله یکی از پرنسیب های عمده که مبین پیشرفت در عرضه خدمات صحی میتواند پنداشته شود، همانا عرضه بسته خدمات اساسی صحی است، این بسته شامل: الف) تعریف مشخص از بسته خدمات اساسی صحی؛ ب) همکاری جامعه مدنی از طریق انعقاد قرارداد ها بمنظور عرضه خدمات صحی با موسسات غیر دولتی؛ ج) سرمایه گذاری مدبرانه در قسمت نظارت و ارزیابی که میتواند در ساختار جوامع سایر کشورها نیز به منصه اجراء قرار گیرد.
س: با توجه به آنکه میزان نا امنی ها در پنج سال اخیر افزایش یافته است، کدام تحول بوجود آمده است و فعالیت ها هم اکنون چگونه تحقق می یابند؟
ج: ناامنی یکی از چالش های عمده فرا راه عرضه خدمات صحی در کشورمحسوب میشود. مودل ارایه خدمات توسط سازمان های غیر دولتی در قبال وقایع نا امنی به گونه انعطاف پذیر عمل میکند. سازمان های غیر دولتی بنابر عدم وابستگی و رویکرد بی طرفی شان نسبت به ارایه خدمات به مردم روستا ها، در اکثریت ولایات کشور مشغول انجام مسؤلیت ها و ارایه خدمات مورد نیاز مردم اند، بدون در نظر داشت اینکه کدام گروه کنترول و اقتدار بالای مناطق تحت فعالیت شان دارد. روی این ملحوظ این سازمان ها قادر اند، تا خدمات مورد نیاز را علی الرغم نا امنی ها در نقاط دور دست کشور ارایه نمایند. به طور مثال، در جریان وقایع ین وتنش های امنیتی ماه سپتامبر سال ۲۰۱۵ در شهر کندز، یک موسسه غیر دولتی همچنان به ارایه خدمات اساسی صحی در این ولایت ادامه داد. اینجاست، که باید از مودل ارایه خدمات به شیوه قراردادی توسط سازمان های غیر دولتی باید مشکور بود، چنانچه، که میزان آسیب پذیری سکتور صحت در مقایسه با سایر سکتور ها، به خصوص آنعده از سکتور های که ارایه خدمات مربوطه بدوش دولت میباشد، کمتر بوده است.
نیاز مبرم است تا پروسه نظارت توسط جناح ثالث از روند فعالیت های سازمان های غیردولتی تداوم یابد. رویکرد ها در این عرصه باید خیلی مبتکرانه و معیاری طرح شوند، تا بدین ترتیب علی الرغم نا امنی ها، پروسه ارزیابی و نظارت از عملکرد سازمان های غیر دولتی به گونه همه جانبه تحقق یابد. همچنان تلاش باید صورت گیرد، تا با استفاده از تکنالوژی معلوماتی زمینه تأمین ارتباطات و دسترسی به نواحی دور افتاده و آسیب پذیر امکان پذیر گردد. بنأ میخواهم تاکید نمایم که شرح مختصر پلان ها و برنامه های را که بیان نمودم، میدوارم، باوجود میزان بلند نا امنی ها، این مودل عرضه خدمات صحی همچنان مؤثر واقع شود.
منابع مرتبط:
Join the Conversation